بررسی تاریخ اقتصادی آمریکا برای فهم بعضی از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی حائز اهمیت است.
از یک طرف، آمریکا بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد و قدرت نظامی و سیاسی خود را مدیون همین قدرت اقتصادی است. آمریکا توانسته با سیاست حمایت، کنترل، نظارت و مدیریت متعصبانه اقتصادی خود را به عنوان اقتصاد برتر جهان معرفی کند اما چیزی که به ما گفته شده این است که پیشرفت این کشور ناشی از اقتصاد آزاد بوده است.
بنابراین نگاهی هرچند اجمالی و مصداقی به برخی از سیاستهای اقتصادی آمریکا در طی تاریخ ۲۵۰ ساله این کشور میتواند به عنوان یک تجربه تاریخی فراموش شده مورد بررسی قرار گیرد.
هرچند تاریخ آمریکا دارای دوران تاریک و سیاهی مثل دوران برده داری، وقوع جنگهای داخلی، غارت و استثمار کشورهای دیگر، تحریم و تهدید سایر کشورها و… است
اما رویکرد این کتاب پرداختن به این نقاط تاریک نیست و در عوض به تلاشها و کوششهای مردم و مسئولان آمریکا برای حمایت از تولید داخلی میپردازد.
روند کلی کتاب به این صورت است که در فصل اول به پیدایش آمریکا و وابستگی اقتصادی این کشور به انگلیس و مصرف کالاهای خارجی اشاره دارد که طی ۱۷۰ سال دوران استعمار، تعمیق مییابد.
فصل دوم به قوانین سختگیرانه بریتانیا برای استعمار و استثمار مستعمره آمریکا اشاره دارد که اجازه تولید محصولات آمریکایی را به آنها نمیدهند و در عوض واردات این کالاها از انگلیس تسهیل میشود. این موارد در نهایت، زمینه انقلاب را در آمریکا فراهم کرد.
فصل سوم در مورد مقاومت اقتصادی مردم آمریکا در مقابل انگلیس است که داستانهای شنیدنی از تحریم کالاهای انگلیسی و نهضت حمایت از تولید داخلی در آمریکا را نشان میدهد.
فصل چهارم به نهادینه شدن بحث حمایت از تولید در تاریخ اقتصادی آمریکا میپردازد.
در این فصل به تاریخ ۱۵۰ ساله بعد از استقلال آمریکا تا زمان جنگ جهانی دوم پرداخته میشود. تصویب تعرفههای حمایتی، ممنوعیت واردات، حمایت از صادرات، حمایت از نوآوریهای صنعتی و… از جمله اقدامات این دوره است.
فصل پنجم به بیان مصادیق حمایت از تولیدات صنعتی در دوره معاصر آمریکا (در زمان ریاست جمهوری کارتر، ریگان، بوش، کلینتون، اوباما و ترامپ) میپردازد.
این مصادیق کمک زیادی به خواننده میکند تا اقدامات عملی و مصداقی در حمایت از تولید را به خوبی ببیند. همچنین در این فصل به فرهنگ سازی حمایت از تولید داخلی بعد از جنگ جهانی دوم، علی رغم طرح شعار تجارت آزاد توسط آمریکا اشاره میشود.
فصل ششم هم به افول آموزههای اقتصاد مقاومتی در آمریکا که یکی از دلایل افول آمریکاست در چند دهه اخیر اشاره دارد.
——————————————————————————————–
راز پیشرفت و افول اقتصاد آمریکا در کتاب «اقتصاد مقاومتی در آمریکا»
ایسنا/قم کتاب «اقتصاد مقاومتی در آمریکا» به مباحثی چون راز پیشرفت و افول اقتصاد آمریکا پرداخته است.
این روزها کتاب جدیدی وارد عرصه نشر شده است که با رویکرد اقتصادی به واکاوی اتفاقات مهم تاریخ آمریکا میپردازد، این کتاب که با نویسندگی اکبر ابدالی محمدی و تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی در آمریکا» منتشر شده است، به بررسی علل پبشرفت اقتصاد آمریکا و علل افول آن در سالهای اخیر میپردازد که میتوان در خصوص ریشههای اعتراضات اخیر آمریکا و اروپا نیز، آن را مورد بررسی قرار داد.
اکبر ابدالی محمدی در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: اقتصاد آمریکا به عنوان یک اقتصاد بزرگ در جهان مطرح است و این مطلب در قرن ۲۰ و ۲۱ میلادی جلوهٔ پررنگتری دارد، بررسی علل پیشرفت این اقتصاد انگیزهای برای نگارش کتابی در این خصوص فراهم کرد، بهعلاوه کشورهایی با اقتصاد پیشرفته، مسیری را برای پیشرفت طی کردهاند که هرگز آن را برای سایرین بیان نمیکنند و آنچه که به دیگران معرفی میکنند، فرمولهای دیگری در جهت منافع خوشان میباشد، مانند مسائلی همچون فرمول تجارت آزاد، در حالی که علل پیشرفت آنان، این موارد نبوده است و حقیقت مطلب در این زمینه، از جمله مواردی است که در این کتاب بررسی میگردد.
وی در خصوص انگیزهٔ نگارش کتاب بیان کرد: از دیگر انگیزههای نگارش این کتاب، این صحبت رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که در یکی از سخنرانیهای خود عنوان کردند که علت پیشرفت اقتصاد آمریکا، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی بوده است، این کتاب نیز به بررسی چرایی و چگونگی و مصادیق این مطلب در سیر پیشرفت اقتصادی آمریکا میپردازد.
وقتی آمریکا حتی اجازه تولید کلاه را نداشت!
نویسنده کتاب «اقتصاد مقاومتی در آمریکا» در خصوص محور ومحتوای این کتاب، عنوان کرد: در این کتاب اتفاقات تاریخی مهم آمریکا با رویکرد اقتصادی بررسی میگردد، از جمله واردی که مورد بررسی قرار میگیرد، دوران ۱۷۰ ساله سیطره اقتصادی انگلستان بر آمریکا است که در این دوران اجازه تولید به جامعه آمریکا داده نمیشود و انگلستان بزرگترین منبع تولید کالاهای مورد نیاز ساکنان آمریکا در این دوران است، از جمله مصادیق این مطلب وجود قانون «کلاه» در این دوره از تاریخ آمریکا است که طبق این قانون آمریکاییها حتی حق تولید کلاه را نداشتند و باید پوستی که از شکار حیوانات به دست میآوردند را به انگلستان ارسال میکردند و بعد کالای تولید شده را خریداری میکردند.
وی ادامه داد: از جمله محورهای این کتاب برررسی استقلال اقتصادی و اقتصادمقاومتی در آمریکا است، از جمله مواردی برای من بسیار جالب توجه بود، وجود اصطلاح «مقاومت اقتصادی» در ادبیات اقتصادی آمریکا بود، توجه به این مطلب در تاریخ اقتصادی آمریکا جنبشهای اعتراضی و انجمنهایی را در مقابله با مصرف کالای خارجی به ویژه کالای انگلیسی به وجود آورد، اساسا استقلال آمریکا، با مقاومت اقتصادی شکل گرفت.
ابدالی بیان کرد: پس از شکلگیری و استقلال دولت آمریکا، نظریات اقتصادی مختلفی مطرح شد و در این میان الکساندر همیلتون به شدت بر حمایت از تولید داخلی و استفادهٔ صرف ازکالاهای داخلی تاکید داشت و راهکارهایی مانند اخذ تعرفه از کالاهای وارداتی و… مطرح و به کار گرفته شد، میتوان گفت که محور سیاستهای اقتصادی آمریکا پس از استقلال آن تا آغاز جنگ جهانی دوم، اصل قراردادن حمایت از تولید داخل و اقتصاد مقاومتی بوده است که عامل اصلی پیشرفت اقتصاد آن نیز میباشد.
حمایت از تولید آمریکایی، حتی به قیمت تغییر تعاریف علمی
وی ادامه داد: پس از جنگ جهانی دوم هرچند سیاستهایی همچون تجارت آزاد نیز مطرح شد اما با بررسی دوران ریاست جمهوری افراد مختلف در آمریکا و سیاستهای اقتصادی هریک، میتوان گفت که حمایت از تولید داخل همچنان مورد توجه بوده است و حتی برای حمایت از تولید داخلی برخی تعاریف علمی را نیز تغییر میدادهاند، برای مثال نوعی از ماهی وارد آمریکا میشد که طبق تعاریف تجارت جهانی امریکا نمیتوانست مانع واردات آن شود، در این حالت در افکار عمومی تلاش میشده که با تغییر تعریف علمی این کالا، مانع واردات آن شوند.
این عضو انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی گفت: دو فصل پایانی کتاب نیز به بررسی علل افول اقتصادی آمریکا میپردازد و بیان میشود که همان طور که علت اصلی پیشرفت اقتصاد آمریکا تکیه بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بوده است، علت افول آن نیز کنارهگیری از سیاستهای اقتصاد مقاومتی است، تولید ملی که در گذشته پایه اقتصاد آمریکا بود، با سیاستهای برونسپاری آمریکا در سالهای اخیر، ضعیف شده است، بسیاری از کارخانهها فعالیت خود را به کشورهایی غیر از آمریکا منتقل کردند که موجب بیکاری بسیاری از کارگران آمریکایی میشد، چرا که هزینه تولید در آن کشورها کمتر از آمریکا بود و در نتیجه این سود بیشتر بود که شامل حال سرمایهداران میشد و کسب سود بیشتر نیز از اصول اقتصاد سرمایهداری است.
ریشههای اقتصادی اعتراضات اخیر آمریکا چیست؟
این کارشناس اقتصادی در خصوص ریشههای اقتصادی اعتراضات مردمی اخیر آمریکا گفت: این اعتراضات قطعا ریشهٔ اقتصادی نیز داشته است، اساسا نظام آمریکا مبتنی بر نظام سرمایهداری است، در این نظام سود شخصی مهمترین مطلب است، سیاستهای این چنینی آمریکا به ویژه در ۴ دههٔ گذشته، موجب شکاف طبقاتی شدید در جامعهٔ آمریکا شده است، این شکاف طبقاتی موجب شده که یک درصد از جمعیت آمریکا بخش عظیمی از ثروت را در اختیار داشته باشد و جنبشهای اعتراضی هم چون جنبش ۹۹ درصدیها در آمریکا شکل بگیرد.
وی ادامه داد: نقطه ضعف بزرگ سیاستهای اقتصادی آمریکا، عدم توجه به عدالت است با گذر زمان موجب اختلاف طبقاتی شدید شده است، آقای پروفسور استیکلیتز، نوبلیست اقتصادی آمریکایی که برخی او را جزو ۵ اقتصاددان برتر جهان میدانند، در تعریف اقتصاد آمریکا میگوید که به طور خلاصه اقتصاد آمریکا اقتصادی است که در آن ثروتمندان، ثروتمندتر شده و فقرا نیز فقیرتر میشوند، این پرفسور آمریکایی میگوید که حدود ۴۵ میلیون نفر در آمریکا فاقد هر نوع بیمهٔ درمانی میباشند.
پایانی بر رویای آمریکایی
ابدالی بیان کرد: شورای حقوق بشر سازمان ملل در گزارشی عنوان کرده است که رویای آمریکایی (به عنوان سرزمین فرصتها برای ثروتمندتر شدن) در حال تبدیل به یک توهم است، در واقع امروز کسانی که از افول اقتصاد آمریکا صحبت میکنند، اغلب اندیشکدهها و پردازان آمریکایی هستند.
این کارشناس اقتصادی درخصوص علل افول اقتصاد آمریکا بیان کرد: آمریکا با سیاستهای اقتصادی سرمایهسالاری موجب ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه شد و در سالهای اخیربا افزایش حجم واردات به آمریکا به ویژه پس از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی، بسیاری از مشاغل این کشور نیز از بین رفتند، طبق برآوردها از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵، حدود ۵ میلیون آمریکایی در اثر واردات بیکار شدهاند، اینها مشکلات انباشتهای بود که ترامپ میخواست با کاهش واردات آنها را از بین ببرد اما نظام سرمایهداری حاکم و سرمایهداران کلان اجازه چنین تغییراتی را نخواهند داد.
وی در پایان پیرامون اعتراضات ضد نژاد پرستی موجود در آمریکا خاطر نشان کرد: هرچند این امکان وجود دارد که همانطور که جنبش وال استریت سرکوب شد، اعتراضات اخیر آمریکا در خصوص مبارزه با نژادپرستی و رفتار پلیس آمریکا نیز سرکوب شود، اما این نمیتواند مشکلاتی را که در لایههای عمیق جامعهٔ آمریکایی وجود دارد ار بین ببرد و هر لحظه و با هر بهانهای، امکان ایجاد اعتراضات جدید علیه نظام حاکم وجود دارد.