دسته‌بندی: سخنرانی
برچسب‌ها: تولید
لینک کوتاهmdi-share-variantاشتراک‌گذاریmdi-printer
mdi-map-marker صفحه اصلی mdi-chevron-double-left سخنرانی mdi-chevron-double-left تولیدمحوری نقطه اهرمی تعالی و پیشرفت بازگشت

سخنرانی دکتر محمدجواد ایروانی در گردهمایی مدیران ارشد وزارت صمت/۱۴۰۱/۱/۹

تولیدمحوری نقطه اهرمی تعالی و پیشرفت

من مطالبی را که عموماً ممکن است دارای سطح راهبردی بوده و یا در سطح پایین‌تر از سطح راهبردی باشند را در حد اقتضائات بحث، عرض می‌کنم؛ معتقدم تولیدمحوری نقطه اهرمی تعالی و پیشرفت در کشور است و این موضوع در همان چند جمله بیانات ابتدای مقام معظم رهبری نیز مشهود بود، لذا صحبتم را اینگونه آغاز می‌کنم که مهم‌ترین چالش اقتصاد ایران فقدان هم راستایی و هم افزایی بین خرده سیستم‌های اقتصادی در جهت تولید محوری است؛ همین طور سیستم‌های فرهنگی و اجتماعی نیز دچار این فقدان در رابطه با تولید هستند که این مقوله را تشدید می‌کند.
مدت زمان تقریبی مطالعه:13 دقیقه و 16 ثانیه
mdi-calendar09 فروردین 1401 - 09:30
mdi-comment 0

تولیدمحوری نقطه اهرمی تعالی و پیشرفت

سخنرانی دکتر محمدجواد ایروانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

در گردهمایی مدیران ارشد وزارت صمت

۱۴۰۱/۱/۹

 با سلام خدمت جناب دکتر فاطمی امین، معاونین و مدعوین محترم، مدیران ارشد و رؤسای محترم سازمان‌های وزارت صمت در استان‌ها و به مناسبت فرارسیدن سال نو تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم که این گردهمایی مسئولان و راهبران تولید و صنعت در کشور، گردهمایی مفید و مؤثری باشد. این مسئولیت مهم به ویژه با نام گذاری سال‌های اخیر و همین طور امسال، نشان می‌دهد که چقدر این جمع مسئولیت بالایی دارند و چقدر می‌توانند در توسعه و پیشرفت کشور مؤثر باشند.

من مطالبی را که عموماً ممکن است دارای سطح راهبردی بوده و یا در سطح پایین‌تر از سطح راهبردی باشند را  در حد اقتضائات بحث، عرض می‌کنم؛ معتقدم تولیدمحوری نقطه اهرمی تعالی و پیشرفت در کشور است و این موضوع در همان چند جمله بیانات ابتدای مقام معظم رهبری نیز مشهود بود، لذا صحبتم را اینگونه آغاز می‌کنم که مهم‌ترین چالش اقتصاد ایران فقدان هم راستایی و هم افزایی بین خرده سیستم‌های اقتصادی در جهت تولید محوری است؛ همین طور سیستم‌های فرهنگی و اجتماعی نیز دچار این فقدان در رابطه با تولید هستند که این مقوله را تشدید می‌کند.

نکته دیگری که  بازهم ما دچار مشکل در آن هستیم، تفکرات لیبرالیستی است که اعتقاد دارد عدالت یک امر پسینی است و ما دچار فقدان همپایی رشد و عدالت هستیم که این خود آثار اجتماعی دارد. مشکلی که کشورهای توسعه یافته با آن روبه‌رو هستند این است که هم رشد و توسعه دارند و هم فناوری دارند، اما درعین حال مشکل فقر و اشتغال نیز دارند و شکاف درآمدی در آنها زیاد شده است؛ این در واقع توسعه نیافتگی یا ناپایداری است که پارادایم نئولیبرالی از آن رنج می‌برد.

راه حل رفع این مشکل ازنظر مقام معظم رهبری، اقتصاد مقاومتی است. اگر مکتب اقتصاد مقاومتی را در چارچوب مفهومی استحکام اقتصادی نگاه کنیم، می‌شود نظرات مربوط به اقتصاد اجتماعی بازار در آلمان یا اقتصاد نوعی مختلط در ژاپن یا اقتصاد اجتماعی در اروپا یا اقتصاد همبستگی یا اقتصاد تاب آور؛ زیرا همه این‌ها وجوهی از استحکام اقتصادی را دارند، اما اقتصاد مقاومتی شامل وجوه مثبت همهٔ آن‌ها به‌علاوه عدالت است، یعنی هم‌پایه بودن رشد و عدالت. مطالعات در ۵۰ کشور جهان نشان می‌دهد که صرف رشد مستمر موجب ناپایداری در اقتصادها می‌شود، زیرا به مسئله عدالت عنایتی ندارد، بنابراین هم‌پایه بودن این دو موضوع در تدوین و طراحی راهبردها و برنامه‌های اجرایی خیلی مهم است.

درست است که عدالت یک فضیلت بوده و ممکن است ما به‌عنوان یک فضیلت به آن نگاه کنیم، اما حتی اگر از سطح جامعه و دولت هم عبور کنیم، ترجمان آن در زندگی نیز مهم‌ترین مسئله است که موجب پایداری و بقا می‌شود. در سطح بنگاه هم همین معنا وجود دارد، بنابراین اگر ما چالش را فقدان هم‌افزایی و تعامل مثبت بین خرده سیستم‌های مختلف اقتصادی ببینیم، باید برای رفع آن‌ها تلاش شود.

برای رفع آن‌ها دو کار کلیدی باید انجام شود؛ یکی هدایت و تشویق منابع به‌سوی بخش واقعی اقتصاد است که ما دچار مشکل در این حوزه هستیم؛ البته اکنون به‌خصوص با آمدن دولت جدید، به‌تدریج شاهد این هستم که  این مسئله در کانون توجه قرارگرفته است. نکته دوم تنظیم نظام نفع‌بری در اقتصاد ایران به نفع تولید است؛ اگر نظام نفع‌بری به نفع تولید نباشد، طبیعی است که بخش غیر مولد شکوفا شده و گسترش می‌یابد و مسائل و مصیبت‌های خود را به بار می‌آورد.

بنابراین ایجاد تحول در این زمینه به نفع تولید و اقتصاد مقاومتی موردتوجه است، اما نکته مهم این است که چگونه این خرده سیستم‌ها خود را در جهت اقتصاد مقاومتی تنظیم کنند. مهم‌ترین بخش این اتفاق در حوزه تولید است و در خرده سیستم تولید، مسئله دانش‌بنیانی از یک اهمیت حیاتی بهره‌منداست.

افزایش ذخیره دانشی در دو مسئله محصولات تولیدی و فرآیندهای تولید محور اهمیت حیاتی دارد و شرکت‌های دانش‌بنیان باید هردوی این ویژگی‌ها را داشته باشند؛ اول تولید این‌گونه محصولات و دوم دانش‌بنیان کردن فرآیندها یعنی تولید محصولات با ذخیره دانشی بالا، مانند تولید یک دستگاه کوچک مانند موبایل که مواد در آن سهم اندکی دارد، اما دانش فراوانی در آن است که ارزش‌افزوده زیادی ایجاد می‌کند. همچنین در محصولات فولادی خاصی که موردنیاز است نیز این موضوع اهمیت دارد، زیرا اگر این محصولات با فرآیندهای دانش‌بنیان تشویق، حمایت و پژوهش شود، می‌توانیم در تولید آن‌ها موفقیت داشته باشیم، بنابراین حتماً باید به این مسئله توجه کنیم.

اگر انقلاب صنعتی اول و دوم با توسعه فن‌آوری موجب شد که توان فیزیکی انسان بالا برود، انقلاب صنعتی سوم و چهارم با دیجیتالی شدن، توان محاسباتی انسان را افزایش داده و می‌دهد، به‌ویژه در انقلاب صنعتی چهارم، هوشمندی  ماشین به توان هوشمندی انسان اضافه می‌کند که اهمیت فراوانی دارد؛ هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی یک جهت‌گیری راهبردی است. برخی دوستان در جلسه‌ای که مقام معظم رهبری با صنعت گران داشتند ایشان نیز به مسئله هوش مصنوعی توجه دادند و این موضوع در برنامه هفتم و در پیش‌نویسی که اکنون در مجمع مورد بحث و بررسی است نیز در کانون توجه قرار دارد.

برای این کار ایجاد سکوها یا پلتفرم‌های مناسب برای توسعه اقتصاد دانش‌بنیان نیز ضرورت دارد، زیرا در این صورت زیست‌بوم مناسب برای رشد و بالندگی شرکت‌های دانش‌بنیان فراهم می‌شود، همچنین نهادسازی مالی برای توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان و یا دانش‌بنیانی اهمیت حیاتی دارد؛بیشترین کانون توجه از طریق صندوق‌های جسورانه است که انتخاب‌ها و ارزیابی‌ها را با پذیرش مخاطره و ریسک صورت می‌دهند. (من خطرپذیری را در ترجمه ریسک قبول ندارم، لغت جسورانه بهتر است؛ در فارسی معنی ترسناکی از خطر برداشت می‌شود، اما وقتی واژه ریسک در ادبیات اقتصادی بکار برده می‌ شود مفهوم تهور و جسارت دارد.)  

به‌هرحال در این مسیر که تعدد، تکثر و تنوع صندوق‌ها لازم است که راهبرد و هدایت همه آن‌ها با وزارت صمت باید باشد و نه جاهای دیگر؛ زیرا مدیران خوب و هوشمند تنها نیازهایی که در عمل بروز می‌کند را پیگیری نمی‌کنند، بلکه به تمام مسائل توجه دارند؛ بنابراین این راهبرد کلان و اساسی در دارویی‌ها و همه رشته های مختلف، باید توسط وزارت صمت هدایت شود، البته این در رابطه با مسئله تولید است و بحث اشتغال‌زایی نیز وجود دارد که در آن زمینه نیز همین دانش‌بنیانی‌ها می‌توانند اشتغال‌زایی عظیمی ایجاد کنند، نمونه‌هایی هم هست و در خدمات نیز می‌بینید که چه صف شکنی‌هایی می‌کنند و می‌توانند به‌سرعت اشتغال را افزایش دهند؛ بنابراین وجود دانش‌بنیانی‌ها ضروری است.

برسیم به خرده سیستم پولی و  مالی که من هم نسبت به آن یک نشاط فکری دارم و آن مسئله هدایت اعتبار است، حتماً آقایان کتاب «انداختن نردبان» را ملاحظه کرده‌اند، حتی خواندن دوباره آن ضرری ندارد. در این کتاب توضیح داده می‌شود که در واقع غربی‌ها نردبان توسعه‌ای را که با آن بالا رفته‌اند، از آن بالا انداخته‌اند و با انواع و اقسام مقررات‌گذاری‌های گوناگون بین‌المللی و یا فضاسازی‌ها، اجازه نمی‌دهند کشورهای دیگر از همان نردبان بالا بروند؛ آن‌ها به چه قیمتی به آنجا رسیده‌اند؟یک‌صد و پنج سال اقتصاد آمریکا هدایت‌گرانه بوده، آن هم هدایت‌گرانه شفاف و تهاجمی و نه نرم افزاری. اکنون دیگر به حمایت‌گری‌ها، نئو پروتکشنیسم می‌گویند، دیگر غیرملموس و غیر شفاف است و می‌گویند حمایت نمی‌کنیم، اما در عمل حمایت انجام می‌دهند، OECD این کار را می‌کند، یا ۷۰ سال در بریتانیا و یا در کشورهای دیگر نیز همین طور بوده است. بقیه کشورها مثل ژاپن، کره، آلمان، فرانسه و سوئد کمتر مدعی هستند، زیرا خودشان انجام داده‌اند.   بنابراین به نظر بنده مسئله هدایت اعتبار که در کتاب یاد شده مطرح شده، خیلی دقیق و روشن آمده که آن‌هم اقتباس از اقتصاد ژاپن بوده و  در ایران هم آمده حتی در ایده کلی سیاست‌های پولی  و بانکی که به مجمع ابلاغ‌شده و الان هم در جریان رسیدگی است، بحث هدایت اعتبار و نقدینگی آمده و این یک مسئله کلیدی است که باید عملیاتی شودو اگر حل  نشود فضا و کلافگی موجود باعث می‌شود تصمیم‌های متعدد دیگری در جایگاه‌های دیگری گرفته شود (اگر  خود سیستم پولی و مالی اقدان نکند، جایگاه‌های دیگر که معطل نمی‌مانند و  آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند).   اما برای اجتناب از آن، اگر آن خرده سیستم بااراده خود و در هماهنگی با بخش تولید و با وزارت صمت عمل کند،   کارها با سهولت جلو می‌رود، زیرا هم‌افزایی امری خیلی مهم و حیاتی است.

درخرده سیستم تجاری هم همین‌طور است، من از آن‌هایی بودم که خیلی زحمت کشیدم که وزارت بازرگانی و تجارت یکی باشد، خیلی کارکردم و معتقدم که نظام تجاری باید در خدمت تولید باشد نه این که تولید گروگان بخش تجاری و نیز دلالی تجاری باشد (در بازرگانی داخلی، دلالی تجاری و در بازرگانی خارجی هم واردات). زیرا در این شرایط انگیزه سرمایه‌گذاری از بین می‌رود، بالاخره آن‌هایی که سرمایه‌گذاری می‌کنند هوشمند هستند و وقتی می‌بینند بخش تجاری و واردات مسلّط است انگیزه خود را از دست می‌دهند. رمز تنظیم بازار در ایران با واردات است نه با صادرات.

 ازآنجایی‌که منابع ارزی گسترده در اقتصاد نفتی وجود دارد، این گرایش که با بازار واردات تنظیم شود، وجود داشته و دارد. ناگفته نماند نظام IT   نیز خیلی به بخش تجاری، دادوستد و توزیع کمک می‌کند و می‌تواند یک انقلاب در این بخش ایجاد کند که تا حدودی این اتفاق شروع‌شده است. در یکی از بندهای سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، سهم بری عادلانه عوامل تولید تا مصرف، که توزیع را نیز در بر می‌گیرد، مورد اشاره قرار گرفته که تولیدکننده یک مقدار درآمد دارد، ولی بخش‌های توزیعی درآمدهای خیلی بیشتر از تولیدکننده دارند (این بحث در کشاورزی خود را خیلی نشان می‌دهد) که این شرایط باید اصلاح شود و در این رابطه نظام توزیع الکترونیکی می‌تواند خیلی کمک‌کار باشد.

 بحث خرده سیستم اداری نیز خیلی مهم است، نهادگرایی رویکرد هزاره سوم برای عصر فناوری و عصر دانش است و نگاه به مبانی ارزشی جامعه هدف، چابکی، انعطاف‌پذیری و نوآوری، ویژگی و صفات، نگاه و رویکرد نهادگرایی است و در حوزه تولید که شما راهبران و مسئولان آن هستید نیز بحث نقش نهاد وزارت صمت خیلی اهمیت حیاتی و کلیدی دارد؛ زیرا وزارت صمت وظیفه حداکثر انطباق‌پذیری با ساخت ارزشی حمایت از تولید محوری در جامعه  است، یعنی پرچم‌دار این موضوع به شمار می‌رود و به همین علت نیز، هم جامعه هدف را خوب می‌شناسد، هم باید مردمی باشد و هم باید از انعطاف و چابکی بهره‌مند باشد.

یادم است که حدود ۵، ۶ سال قبل، در موضوع تخم‌مرغ، اردوغان خیلی چابک و با واکنش سریع، ظرف ۲۴ ساعت عوارضی را روی واردات تخم‌مرغ از ایران گذاشت و در تلویزیون اعلام شد. بنابراین وزارت صمت نیز می‌تواند واکنش سریع داشته باشد، البته بخش‌هایی از آن اینگونه هست و انشاالله با این رویکرد جدید، فراگیر شود.

 چه کسی تصور می‌کرد تراز تجاری ما بدون نفت و در اوج مشکلاتی که وجود داشته تا پایان سال به ۱۰۰ میلیارد برسد؟ خود من هم که به تولید باور دارم یک بار هم ادعا نکردم که  ظرف مدت کوتاه بتوانیم به این نتیجه برسیم، اما شد و این ناشی از ظرفیت مدیریتی و نوع نگاه و مدیریت در بحث تجارت خارجی بود.

بنابراین این وزارتخانه می‌تواند نقش خیلی محوری داشته باشد. در ابتدای انقلاب نیز حضرت امام(ره) با نهادهایی که ایجاد کردند مانند جهاد سازندگی در یک فرجه  محدود، اهداف بلندی را پیگیری کردند و موجب ثبات و پایداری در بخش تولید شدند. بنابراین من معتقد هستم که حتماً وزارت صمت هم می‌تواند این نوع نگاه را پیگیری کند و نگاه نهادی به مسئله می‌تواند خیلی در کار اثرگذار باشد.

 البته آقای دکتر فاطمی‌امین خودشان استاد و صاحب سبک هستند و مطالعات خوبی دارند و در مجموعه‌های نهادی، تجربه خود در بحث‌های زنجیره های ارزش را عملیاتی کردند و تجربیات ارزشمندی دارند که این خود یک نقطه قوت است و می‌تواند برای کشور مفید باشد.

مطالعه و بررسی‌ها راجع به راهبردهای تولید و صنعت نیز موضوعی است که باید پیگیری شود. راهبردهای گوناگون موجود و انواع مطالعاتی که تابه‌حال در این وزارتخانه و وزارتخانه‌های دیگر صورت پذیرفته، برای مثال استراتژی جایگزینی واردات باهدف توسعه صادرات یا هر برنامهٔ دیگری، باید بررسی و جمع‌بندی شود. این‌یکی از کارهای محوری و کلیدی است که حتماً در دستور کار است. همچنین تعیین پیشران‌های اقتصادی اهمیت خیلی حیاتی دارد و وزارت صمت باید این پیشران‌ها را تعیین کند، زیرا کانون تمرکز خیلی از این هم‌افزایی‌ها، پیشران‌هایی خواهند بود که مشخص می‌شوند.

در برنامه هفتم هم چندین طرح بزرگ محوری موردتوجه است که وزارت صمت در اینجا نیز نقش کلیدی دارد و هدایت و شکل‌دهی هرم‌های صنعتی نیز امر خیلی مهم و بزرگی است که باید سامان بگیرد. بحث زنجیره‌های ارزش‌ساز نیز خیلی مهم است که زنجیره‌ها شکل بگیرد.در صنعت پتروشیمی نیز گسترش زیادی داریم ولیکن این صنعت یک حالت جزیره‌ای دارد و در یک زنجیره ارزش ساز قرار نگرفته است. ما واردات محصولات  پتروشیمی را داریم که شاید نزدیک به ۲ میلیون دلار باشد، اما صادرات ۱۰ میلیاردی هم داریم، یعنی ارزش افزوده را دیگران ایجاد می‌کنند. این زنجیره‌های ارزش ساز باعث می‌شود که خام فروشی نشده و ارزش‌افزوده در داخل داشته باشیم؛ بنابراین باید با ادبیات مشخص و روشنی ازجمله حمایت و تسهیل‌گری‌های وزارت صمت از تولید، مانند مسیرهای تعرفه‌ای و عوارض سنگین صادرات مواد خام، سرمایه‌گذاران را تشویق کرد. در ماده ۱۰ طرح مربوط به خودرو، قانون ارتقاء کیفی صنعت خودرو و همه صنایع کشور را، لغو و بی‌اثر می‌کند، چرا؟ یعنی تنها جهت‌گیری حمایتی در قوانینی که در سال ۱۳۸۹ در رابطه با تولید شده و تأکید بر جهت گیری روشن نظام تعرفه‌ای و اجتناب از ورود کالاهای تولید داخل، کالای لوکس و تشریفاتی و توجه به عدم کاهش اشتغال و عدم ضربه تراز ارزی کشور داشت را می‌خواهند باطل کنند و ربطی هم به صنعت خودرو ندارد، هر چند در صنعت خودرو نیز باید به آن توجه شود. این جای شگفتمی دارد.

یک موضوع هم بحث صندوق‌های تأمین مالی و مسائل مختلف آن است، به‌خصوص وقتی از توسعه هرمی حرف می‌زنیم، توسعه بنگاه‌های کوچک و متوسط را نیز باید بگوییم. به نظرم یک بخش خیلی مهم وزارتخانه همین بنگاه‌های کوچک و متوسط است و در اقتصادهایی که مسیر پیشرفت را طی کردند نیز این مسئله خیلی مهم بوده و بسیاری از احجام صادراتی معطوف به همین بنگاه‌ها بوده و نقش و ضریب و وزن آن در اشتغال و ارزش‌افزوده خیلی قابل‌توجه بوده است، منتها مقررات گذاری‌های خاصی لازم است تا مانند بنگاه‌های بزرگ، مقررات و قوانین بر آن‌ها حاکم نشود و بتوانند رشد خیلی خوبی را داشته باشند.

سازمان‌های تضمین‌گر و تسهیل‌گر برای این گسترش SMEها خیلی مهم هستند، در تبصره بودجه ۱۴۰۱ نیز در یک بند این سازمان ها آمده بود که بنده به سهم خودم در هیئت عالی نظارت از مصوبه مجلس خیلی دفاع کردم، حتماً باید آن‌ها را در جهت شتاب دهی و تسهیلگری تکثیرکنیم. نکته دیگری که با افزایش تولید اهمیت پیداکرده، مسئله تنظیم بازار است که خیلی حیاتی شده و می‌شود؛ منابع نفتی اجازه می‌دهد که تنظیم بازار با واردات باشد، اما باید به سمتی برویم که تنظیم بازار با صادرات صورت گیرد، وقتی تولید یا مشوق‌های صادراتی بالا می‌رود، طبیعتاً بنگاه دوست دارد بیشتر صادر کند و بعضاً نیازهای داخلی مغفول می‌ماند، اینجا یک اتاق فکر بسیار هوشمند و چابک و قوی را می‌خواهد که این را تنظیم کند، تا صادرات موجب عدم اجابت نیازهای داخلی نباشد و  تصمیم‌های رادیکال گرفته نشود. مانند این که یک‌دفعه برق کم می‌شود و تمام برق‌های صادراتی را قطع می‌کنیم، این‌که نمی‌شود! طرف مقابل هم معطل ما که نمی‌ماند و می‌رود به سمت بازارهای دیگر که رفتند و می‌روند. در داخل هم همین‌طور، وقتی‌که نیازمندی حاد شود، طبیعتاً باکارهای رادیکال جلوی صادرات به یک‌باره گرفته می‌شود، بنابراین باید با انعطاف خاصی این موضوع را به صورت مداوم رصد کرد که کار خیلی دشوار، اما مهمی است.

البته مصادیقی هم در این رابطه در ذهن دارم، به‌عنوان مثال قصد تهیه شیر خشکی خاص برای نوزادی نارس را داشتم که علی‌رغم پیگیری از داروخانه‌های مختلف به من گفته‌شده باوجود تولید داخلی باکیفیت، در حال حاضر همه آن‌ها صادر می‌شود، لذا تنظیم بازار داخلی و صادراتی کار مهمی است که تجاری و تولیدی نیست، اما اهمیت آن کمتر از تولید نیست.

تشکر می‌کنم از این‌که صحبت‌های من را تحمل کردید و در سالی که آغاز یک تقویم کاری و خدمت برای این دولت و وزارتخانه است و می‌تواند نقطه تحولی در گام دوم انقلاب باشد، برای شما آرزوی سلامتی، موفقیت دارم. جناب دکتر فاطمی امین، معاونین محترم برای شما که درصحنه و میدان هستید، آرزو می‌کنم خداوند به تلاش‌های شما برکت بدهد و مردم و جامعه بتوانند هرچه بیشتر از تلاش‌های شما ثمرگیری کنند.

 

پایان
مطالب مشابه
سایر مطالب مرتبط را بخوانید