دسته‌بندی: سخنرانی
برچسب‌ها: مدیریت جهادی اقتصاد دانش بنیان اقتصاد مقاومتی
لینک کوتاهmdi-share-variantاشتراک‌گذاریmdi-printer
mdi-map-marker صفحه اصلی mdi-chevron-double-left سخنرانی mdi-chevron-double-left مدیریت جهادی بازگشت

سخنرانی در همایش سه دهه مدیریت جهادی در عرصه اقتصاد کشور

مدیریت جهادی

بیش از سه دهه تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی، گسستی در تئوریهای توسعه غربی و گسست عظیمی بر دیوار بتنی چند سده جدایی دین از دولت ایجاد کرد دستاوردهای فراوانی را ما شاهد هستیم. سرمایه دانشی ما از مدیریت جهادی در این مدت در سی و چند سال گذشته در دنیا کم نظیر است ما سرمایه عظیمی را در دانش مدیریت داشتیم
مدت زمان تقریبی مطالعه:10 دقیقه و 11 ثانیه
mdi-calendar10 تیر 1393 - 10:30
mdi-comment 0

بسم الله الرحمن الرحیم 

با سلام و درود به روح پرفتوح امام راحل، بنیانگذار و معمار جمهوری اسلامی ایران و بنیانگذار مدیریت جهادی و بنیانگذار بسیاری از نهادهای انقلاب اسلامی؛ درود به پیشگاه مقام معظم ولایت امر؛ سلام و درود به ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و سلام و درود خدمت شما فرهیختگان، استادان، کارآفرینان و  مدیران جهادی سه دهه عمر با برکت انقلاب اسلامی.

بیش از سه دهه تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی که گسستی در تئوری های توسعه به زعم دنیای غرب و گسست عظیمی بر دیوار بتنی چند سده جدایی دین از دولت ایجاد کرد دستاوردهای فراوانی را ما شاهد هستیم. سرمایه دانشی ما از مدیریت جهادی در این مدت در سی و چند سال گذشته در دنیا کم نظیر است ما سرمایه عظیمی را در دانش مدیریت داشتیم اما کوتاهی‌هایی در مستندسازی آن شده است. البته با توجه به توفیق حضور اینجانب حدود ۸ سال در جهادسازندگی، ۶ سال آن را همزمان با کارهای اجرایی، مطالعات پژوهشی با گروهی از جهادگران و پیشتازان جهادی داشتم و این موضوع را مستندسازی کردم. بعضاً در نهادهای دیگر هم این کار شده، ولی کامل نبوده است در مطالعاتی که داشتیم شامل مجموعه شش مطالعه و پژوهش بود و نتیجه اینکه دستاوردها و آن سرمایه دانشی ثبت و ضبط شده و این هنر تئوری نهادی است که اهتمام ویژه به ثبت و ضبط و مستندسازی دستاوردها دارد تا از آن بهره برداری شود. من مقالاتی را در حوزه نهادهای دیگر از جمله سپاه پاسداران و  کمیته امداد داشتم و علاقمند به پژوهش در این حوزه‌ها بودم. وقتی می‌خواهیم درجه پیشرفت را تبیین کنیم، شاخص‌های  سه دهه پس از انقلاب اسلامی را با سال رخداد انقلاب اسلامی به عنوان سال پایه (۱۳۵۷) پیشرفتهای شگرفی را در حوزه سازندگی، در حوزه تجربیات دفاع مقدس، در حوزه مهندسی جنگ و در حوزه‌های گوناگون و مختلف می‌بینیم؛ تبیین این رشد و پیشرفت در این سه دهه نیاز به مطالعه و پژوهش دارد که باید دریافت کنیم چه ویژگیهایی باعث شده که این پیشرفتهای شگرف در یک دوره محدود زمانی و با شرایط فشارهای اقتصادی بین المللی و جنگ تحمیلی ایجاد شده. این پژوهشها به ما این پاسخ را می‌دهد چنین پیشرفتهایی معطوف به چه مؤلفه‌ها و ویژگیهایی است و بعد با تکیه و توسعه آن مؤلفه‌ها ما می‌توانیم پیشرفتهای شتابان و رشد سریع در کشور داشته باشیم و از این سرمایه دانشی استفاده ببریم. بنابراین بررسی تحقق دستاوردها که بعضاً هم در غبار فراموشی و غفلت هست، نسل نو بعضاً اگر هم کنکاشی می‌کند با تعجب نگاه می‌کند به اینکه آیا این پیشرفتها به چه منظور و هدفی بوده و رمز و راز چگونگی تحقق چیست؟

عنصر و مؤلفه خلوص و ایمان و خودباوری، تلاش برای رضای خداوند، ترجیح منافع جامعه به منافع شخص مدیر در یک مدیریت جهادی خیلی مهم است چون او تابلو و پیش چشم زیرمجموعه خود و محیط درونی نهاد است و بعد در سطح محیط پیش چشم همه مخاطبان است، و لذا کافی نیست شما برنامه‌های تحول را در دست خودتان، پیش روی خودتان و قطعی داشته باشید مهم نهادی کردن این برنامه‌های تحول است کشور ما از سرمایه‌های عظیمی که در رأس آن از سرمایه‌های اجتماعی نام می‌برم بهره مند است و بعد سرمایه علم و دانش و فناوری، سرمایه‌ای که جمع عظیمی از مهندسین و نخبگان را در کشور داریم در کشورهای دیگر به این درجه ندارند، یعنی سرمایه بزرگی است و شاخص‌های بین المللی این را می‌گویند. ذخایر خدادادی هم که نمونه است ما ذخایر عظیمی داریم. مطالعه توسعه یافتگی سازمان ملل می‌گوید سرمایه معادن هزار متر زیرسطح زمین ۵۰۰۰ میلیارد دلار ارزیابی، سرمایه انرژی را (نفت و گاز، منهای کشفیات عمان را) ۲۲ هزار میلیارد دلار برآورد می‌کند، ولی سرمایه انسانی را ۲۲۰ هزار میلیارد دلار برآورد کرده، این وضعیت و به اضافه بقیه داشته‌ها نظیر، ظرفیتهای ترانزیتی کشور ما خیلی مهم، پراهمیت و خیلی سودآور است و فقط ظرفیت اخیر تحول عظیمی در اقتصاد ایجاد می‌کند. مجموعه این سرمایه‌هایی که ما با آن روبرو هستیم که من به سرمایه حوزه مدیریت آن اشاره‌ای کردم اینها در یک بررسیهای مفصل تبدیل به یک برنامه جامعی  در حوزه مثلاً اقتصاد شده، برنامه‌های سیاستهای کلی که همان راهبردهای اقتصاد است تحت عنوان اقتصاد مقاومتی یکی از درخشنده‌ترین و جامع‌ترین اسناد جمهوری اسلامی ایران است که برای پیشرفت شتابان کشور و سایر برنامه‌های تحول راه را می‌گشاید سیاستهای کلی دیگری که در حوزه اقتصاد تبدیل به قوانین شده سیاستهای کلی اصل ۴۴ است، سیاستهای کلی تولید، حمایت از تولید و کار و سرمایه ایرانی راهبردهای مهمی هستند که جامع همه سیاست‌های کلی اقتصادی، اقتصاد مقاومتی که ما همه اینها را باید از بر باشیم و آنها به قوانین تبدیل و بر قوانین مرتبط با آنها مسلط باشیم تا بتوانیم برنامه‌های بهبود را در حوزه‌های گوناگون اجرا کنیم. برای ایجاد برنامه‌های تحول آیا مدیریت کلاسیک، مدیریت بوروکراتیک که هنرش تداوم وضع جاری است قادر به تحقق آن هست؟ اصلاً این طور نیست تجربه‌های مدیریتی و مطالعات مدیریتی نشان می‌دهد که چنین چیزی امکانپذیر نیست شما با یک سامانه بوروکراتیک سنتی نمی‌توانید برنامه‌های پردامنه تحول را محقق کنید همان طور که شاهد هستیم که در  دهه‌های گذشته پس از انقلاب برنامه‌های مهمی را مثل برنامه دفاع مقدس، با روش جهادی در حوزه‌های گوناگونی پیروزی‌های درخشانی را برای کشور به ارمغان آورد یک پروژه آن در واقع قدرت تحمل و تاب آوری در اقتصاد کشور را در زمان جنگ که مجموع درآمدهای ارزی (مثلاً در سال ۱۳۶۵) به ۷/۵ میلیارد دلار کاهش داد در حالی که هزینه‌های جنگ تحمیلی و تعطیلی کشاورزی در غرب کشور و سایر واحدهای صنعتی غرب کشور به دلیل جنگ و زدن تأسیسات اقتصادی و به طور کلی شرایط جنگ فشار زیادی را به اقتصاد کشور وارد می‌کند. از آن طرف دشمن را ببینید چقدر منابع، چقدر منابع ارزی و  چقدر کمک از خارج داشت، کویت تمام نفت در منطقه بی-طرف را دراختیار عراق قرار داد. اصلاً جنگ نفت جرقه‌اش از مطالبه دولت کویت از صدام بابت مطالباتش از منطقه بی‌طرف در جنگ عراق علیه ایران بود و همین طور مطالبات کشورهای امارات و عربستان و قطر بود که به صدام گفتند طلب ما را بدهید و جنگ توسط صدام علیه این کشورها آغاز شد. تمام کشورها کمک می‌کردند به دشمن ما و ما در ایران با محدودیت‌های فراوان روبه رو،   نفت کش-ها را می‌زدند، انبارهای نفت را می‌زدند ما یادمان هست نیروگاه نکا را در شمال ایران دشمن زد، دهها بار کاغذسازی پارس در خوزستان بمباران شد و چندباره بازسازی شد. پالایشگاه اصفهان را با یک روش مدیریتی نمونه مهندسین ما ظرف ۱۶ روز بازسازی کردند، اداره اقتصاد جنگ، شیوه‌های عقب راندن دشمن در جنگ و شیوه‌های بازسازی در جنگ هر یک از آنها یک نمونه مدیریت جهادی است که پارادایم حاکم در دوران دفاع مقدس بود.

در حوزه پرداخت‌های بین المللی به دلیل تحریمهایی که بود روشهای پرداخت مشکل بود. البته الان تحریمها خیلی گسترش پیدا کرده، اما روابط پرداخت دوجانبه پولی و سه جانبه هم با برخی کشورها داشتیم. ما با آن روش نیازی به انتقال ارز نداشتیم الان هم کشورهای بریکس BRICS بین خودشان دارند روابط پولی چند جانبه خاص تعریف می‌کنند، اصلاً یک بانک بریکس برای خودشان  تعریف کرده‌اند و پایاپای بدون هیچگونه مبادله ارزی با خودشان معامله و کالا مبادله می‌کنند روابط پولی دوجانبه ژاپن با چندین کشور، با چین با کشورهای دیگر، روابط پولی دوجانبه بین چین و ۱۱ کشور و ۱۶ کمپانی عظیم فراملیتی در دنیا وجود دارد می‌بینید راههای دور زدن تحریم پیش روی ما است و می‌شود با یک مدیریت جهادی این راهها را شناخت یا راههای نوین‌ترین را دنبال کرد همپای زحماتی که در مذاکرات مستقیم برای شکستن تحریمها در اقتصاد مقاومتی برداشته می‌شود این راهها پیش روی ما هست. کشور ساختمان اقتصادی‌اش کامل شده است زیرساختهای فراوانی در کشور ایجاد شده که با آن در وضعیتی که در گذشته بودیم، متفاوت است و ما می‌توانیم رشد اقتصادی خودمان را با بالا بردن هماهنگی‌ها و اعمال سیاست‌های کلی داشته باشیم. در واقع اجرای این سیاستها با یک مدیریت جهادی همان گونه مقام معظم رهبری فرمودند می‌تواند نهادی و جاری و ساری بشود و این در ظرفیت مدیریتی کشور هست یک عزمی می‌خواهد که همه با یک هماهنگی و در یک برنامه منسجمی که انشاءا… تعالی در برنامه ششم تجلی کند و در سیاستهای کلی برنامه ششم بیاید و جناب باهنر نائب رئیس اول محترم مجلس هم حضور دارند با تجربه و زحماتی که  می‌کشند در قانون برنامه ششم ابزارهایش را انشاءا… تعالی به خوبی می‌توانند فراهم کنند پس تجربیات وجود دارد و ما می‌توانیم این مهم را انجام دهیم تجربه انقلاب اسلامی ایران ثابت کرده که ما در هر حوزه‌ای دچار محدودیت شدیم در آن حوزه پیشرفت کردیم یعنی دشمنان ما باید بدانند در هر حوزه که فشار می‌آورند به جای رکود و رخوت اتفاقاً کشور با خودباوری بالا رشد کرده و برعکس آنها در هر حوزه که فراوانی ایجاد می‌کنند اتفاقاً رخوت ایجاد می‌شود تجربه اقتصاد ایران در چهار مقطع مطالعه شده و این مطالعه نشان می‌دهد که در سال ۱۳۵۲ و در سه مقطع بعدی که وفور ارزی داشتیم یعنی درآمدهای نفتی بالا رفت و درآمدهای ارزی ما افزایش پیدا کرد اقتصاد ما عقب رفت و پیشرفت نکرد و در اقتصاد ما تأثیرات منفی گذاشت و برنامه ریزیها را مختل کرد. برای همین صندوق توسعه ملی ایجاد شد که بیماری هلندی و مشکلات دیگر نباشد برای تعادل و ثبات معنی داری روند پیشرفت شتابان در کشور انشاءا… محقق بشود. همین وفور درآمدهای ارزی پدیده تسامح طبیعی یعنی نحسی یا نفرین طبیعت NATURAL COURSING را موجب شده است.

یک بحث هم راجع به محتوای مدیریت جهادی از نظر تئوریک عرض بکنم، ویژگیها و مؤلفه‌های مدیریت جهادی باید بررسی، مطالعه و استخراج شود و وقتی که مدیریت جهادی را نگاه می‌کنیم خود مدیر جهاد نقش متمایز دارد یعنی رهبری سازمان. رهبری نهاد و مدیریت در مدیریت جهادی با ایمان، با ویژگیهای فردی، با خلوص، باتدبیر و تلاشها و شایستگی خودش، خودش را با مدیران کلاسیک و سنتی متمایز می‌کند. بنابراین این خودش یک ویژگی و مؤلفه در مدیریت جهادی است. اما مدیریت جهادی محدود به مدیر جهادی نیست یعنی صرفاً در بُعد روان شناختی اجتماعی محدود نمی‌شود بلکه در سطح سازمان هم مطرح است مثلاً رویکرد آن مشارکت گرا است تسهیم دانش در سیستمش برقرار می‌کند و همه را بکار می‌گیرد اما به این‌ها هم محدود نمی‌شود وقتی مؤلفه مشارکت را می‌گیریم با جامعه مخاطب خودش چه جامعه سازمانهایی که با او تعامل دارند و چه جامعه به صورت کلی در واقع به اصطلاح محیط عمومی، ارتباط برقرار می‌کند این بسیار مهم است یعنی وقتی می‌خواهد یک برنامه را اجرا بکند با این رویکردها آنها را نهادی می‌کند فرض کنید یک قانون به دست بنده بدهند مثلاً قانون مالیات بر ارزش افزوده و من روشهای مدیریتی معمول و کلاسیک را استفاده  کنم من می‌توانم با بکارگیری روشهای کلاسیک و سلسله مراتبی واکنش منفی جامعه را نسبت به اجرای این قانون برانگیزم و یا حداقل بی‌تفاوتی ایجاد کنم، ولی برعکس یا یک روش جهادی می‌توانم با یک کوشش فراگیر و بکارگیری نهادهای مختلف تخصصی بکارگیری نهادهای صنفی، با تعامل با آنها احساس اینکه همه در یک قایق نشستیم را به همه منتقل کنم آنها را همراه این سیستم بکنم و آنها احساس خوبی از اجرای این داشته باشند، نه اینکه احساس زرنگی و فرار از این قانون و مقررات؛ این مسئله خیلی مهم است که ما در مدیریت در نهادی کردن این کار دارای یک سبک باشیم، دیگران هم را به حساب بیاوریم و هم سایر مؤلفه‌ها را که من در اینجا مثلاً محیط عمومی را مثال می‌زنم، مدیریت جهادی به محیط خیلی توجه می‌کند بویژه محیط ارزشی، خودش را مقابل ارزشها قرار نمی‌دهد روش اجرا و فرایندهایی را که تدبیر می‌کند مغایرت با ارزشهای جامعه ندارد آن موقع توانائی مدیریتی مدیر جمع جبری توانایی یک مدیر جهادی می‌شود. به اضافه توانائی‌های، سیستمش و مدیران زیرمجموعه‌اش به اضافه توانائی جامعه مخاطبش؛ اما اگر فاقد این روشها باشد توانایی خودش و سیستمی که با آن کار می‌کند و سازمانی که دارد با کسر توانائی‌های مخاطبین کاهش پیدا می‌کند و برنامه‌های پیشرفت خیلی سخت پیش می‌رود فکر می‌کنم مدیریت جهادی جای مطالعه فراوان دارد و به همت همه صاحب نظران و همین طور در عرصه عمل با عنایت به تجربیات و دانشی که برای مدیران جهادی و مهندسین، نخبگان و فرهیختگان در این حوزه به وجود آمده ما می‌توانیم که هم مستندسازی بکنیم، هم با تئوری پردازی آن را کامل و با تبیین مدیریت جهادی در میدان عمل آنها را بکار بندیم. والسلام علیکم ورحمه ا… و برکاته

 

پایان
مطالب مشابه
سایر مطالب مرتبط را بخوانید